برادر حاجی زخمی و در تهران بستری شده بود. حاج محمود برای عیادت ایشان به تهران رفت. دایی اش که آنجاست وقتی حاجی را میبیند ، از او میپرسد: "ما بالاخره نفهمیدیم شما چه کاره هستی؟"

حاجی در جواب گفته بود:"من هیچ کاره ام ، یک جارویی دست گرفته ام و  در جبهه جاروکشی میکنم."

وقتی همراه ایشان تا کنار ماشین رفته بود ، از همراهان حاجی پرسیده بود: "شما باحاج ستوده چه نسبتی دارید؟"

_ "ما محافظ حاجی هستیم."

آن موقع حاج محمود ستوده ، جانشین تیپ المهدی بود.