حسن خلق

شهید محمد کشتکار

تولد : 1336 _ استان فارس ، شهرستان لامرد ، روستای صادره

سمت : فرمانده گردان حضرت رسول (ص) _ لشکر 19 فجر

شهادت 15/10/1365 _ شلمچه ، کربلای 5


عاشق امام حسین(ع) و اهل بیت بود . شب های تاسوعا و عاشورا آرام و قرار نداشت ، اصلا خواب به چشمانش راهی نداشت . تا وقتی هیات های عزارداری شور داشتند با آنها بود، وقتی هیات تعطیل میشد ، تا اذان صبح به راز و نیاز میپرداخت و اشک میریخت.

در روستای ما روضه خوانی بود که با بقیه اختلاف داشت آن روز صدای بلندگویش را آنقدر بلند کرده بود که باعث آزار همه میشد و نمیگذاشت سایر هیات ها کار خود را بکنند. طاقتمان تمام شد و یکی را فرستادیم تا به او تذکر بدهد . محمد بلند شد و آن را نشاند و گفت بگذار من بروم. اول رفت و در مراسم آنها نشست بعد آرام و با گفتاری متین به آنها تذکر داد. آن روضه خوان هم از اخلاق محمد خوشش آمد و صدا را کم کرد. بعد ها میگفت : "هرکس دیگر غیر از محمد آمده بود نمیتوانست کاری از پیش ببرد."

ریـا بی ریـا

نیمه شب بود قنبر به نماز ایستاده بود . برای خودش حال عجیبی داشت ، معمولا ما کاری به کارش نداشتیم و میگذاشتیم به عبادتش برسد. آن شب یکی از بچه های کم سن و سال گردان متوجه نماز های پیوسته او شد. خودش را به ایشان نزدیک کرد و گفت :  " آقای اسدپور ما رو هم دعا کنید!"

قنبر دست از نماز کشید ، به بستر رفت و تا اذان صبح خوابید. صبح متعجبانه جریان را از قنبر پرسدم، قنبر با خوش رویی گفت : " دیشب داشتم نماز قضا میخواندم ، اما یک آن احساس کردم که شما فکر میکنید من در حال خواندن نماز شب هستم ، نخواستم بحث ریا پیش بیاید برای همین دست از نماز کشیدم!"

سردار شهید قنبر اسـدپـور

تولد : 1330 استان فارس ، لامرد ، قله ملا

سمت : معاون گردان لشکر 33 المهدی

شهادت 23 / 12 / 1363  _ شرق دجله ، عملیات بدر ، مفقودالاثر