دعوت نامه


دو چیز بود که خیلی علیرضا را تحت تاثیر قرار میداد ، یکی نام مبارک آقا اباعبدالله (ع) که با شنیدن نام این بزرگوار به شدت منقلب میشد و دیگر "حی علی خیر العمل اذان".

وقتی این جمله را می شنید گویی دعوت نامه ای به دستش رسیده بود که او را به کوی معنوی دعوت میکرد ، سر از پا نمیشناخت.


خاطره ای از شهید علیرضا کیهان پور

تولد  1338/10/7  _ استان فارس ، فسا

سمت : فرمانده گردان فجر ، لشکر 33 المهدی (عج)

شهادت  1362/1/20 _ والفجر 2

چـــــــــــریــک


فاصله ی خط پدافندی ما با عراقی ها زیاد بود ، برای همین خط تقریبا محیط آرامی داشت ، اما این آرامش باب دل علیرضا نبود ، با مسلم (شهید رستم زاده) ، یک قبضه خمپاره 60 برمیداشتند و به خط میزدند و تا نزدیکی سنگر های عراقی ها جلو میکشیدند بعد شروع میکردند روی سر عراقی ها از همه جا بی خبر آتش ریختن . عراقی ها که نمیدانستند از کجا میخورند ، بی مهابا دشت را به آتش میبستند.

در یکی از همین کارهای چریکی ، یک بالگرد عراقی ردشان زده بود ، که بازیرکی و چالاکی خودشان را نجات داده بودند.

خاطره ای از شهید علیرضا کیهان پور

آغاز یک گردان


روزی علیرضا به چادر بچه های فسا آمد ، پس از کلی حرف گفت ، تصمیم دارد با جمعی از رزمندگان که مایلند در سخت ترین ماموریت ها شرکت کنند و تا پایان جنگ در جبهه بمانند ، گردانی تشکیل بدهد.

تشکیل گردان کمی طول کشید ، اما وقتی گردان علیرضا تشکیل شد،یکی از پرآوازه ترین گردان های دوران مقدس ، گردان همیشه سرافراز فجر. گردانی که سرداران شهید علیرضا کیهان پور ، شهید جلیل اسلامی ، شهید مرتضی جاویدی و شهید محمد رضا بدیهی آن را فرماندهی کردند.

خاطره ای از شهید علیرضا کیهان پور ، فرمانده گردان فجر ، لشکر 23 المهدی